کد مطلب:315354 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:189

ناصبی به سزای عمل خود رسید
18- فرد مذكور در نقل كرامت دیگری گوید:

در سال 1423 ه. ق در ایام ماه محرم الحرام برای تبلیغ در یكی از شهرهای ایالت سند پاكستان به نام «متهیانی» نزدیك «نوشیرو فیروز» رفته بودم. ده روز در آنجا اقامت داشتم، صحبت های گوناگون مذهبی - سیاسی با مؤمنان می شد.

روزی بعضی از مؤمنان واقعه ای كه با چشم خود دیده بود و حقیقتی داشت به بنده تعریف كرد و گفت:

ما در روستای خودمان «علم حضرت ابالفضل العباس علیه السلام» نصب كرده بودیم و مؤمنین هر صبح و شام به زیارت این شبیه علم حضرت اباالفضل علیه السلام می رفتند.

در نزدیك روستای ما یك روستای دیگر بود كه اكثر مردم آن منطقه از اهل سنت بودند، لكن امام جمعه و جماعت آنها نزدیك به ناصبی المذهب بود. هر وقت از روستای ما عبور می كرد و به طرف شهر می رفت، ناگزیر یك نگاهی به این علم باید می كرد. چون نزدیك راه بود. از این كه نگاهش به این علم نیفتد، با دست، یا با دستمال پرده می كرد و از این طریق چشم خود را حفاظت می كرد.

ولی طولی نكشید كه خداوند كریم این ناصبی را كور كرد و از این زحمت هم بی زحمت كرد، كه روزی در خانه اش بود و چشم هایش سالم بودند، وقتی بیرون می آید متوجه می شود نه علم حضرت اباالفضل علیه السلام و نه هیچ چیز دیگر را نمی بیند و كاملا نابینا شده است.

دكترها این مرض را صعب العلاج اعلان كرده و گفتند: نه می توان عمل نمود و نه می توان از عینك استفاده كند.



[ صفحه 667]